عسل عشق ماعسل عشق ما، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره

عسل ؛ دنیای مامان

شیرینکم ؛ نه ماهگیت ستاره باران

        دختر دردانه من ۹  ماهه شد عدد ماههاي با تو بودن به 18رسيد 9 ماه در وجودم و نه ماه در خانه گرم سه نفره مان،  ولي در وصف لذت لحظات ناب با تو بودن عدد و رقم بي معناست. 9 ماه انتظار دیدن روی ماهت بهترین و زیباترین لحظات زندگی من بود و دوباره عدد ۹ تکرار شد ولی ا ین بار با تو و در کنار تو نازنین دختر تکرار شد و چه تکرار زیبا و وصف ناپذیری . و من باز هم خدا را شاکرم به خاطر همه نعمتهایی که به ما داد به خاطر ۹ ماه با تو بودن چرا که بهترین لحظات را با تو تجربه کردم با خنده تو از اعماق قلبم خندیدم و با گریه تو تمام وجودم غمگین و لرزان شد . وقتی تو در خوابی به قامتت ...
25 آبان 1393

دهه محرم

عشق کوچولوی من از این روزهای قشنگ برات بگم که خیلی زود گذشتند . از بس شب ها زود می خوابی من و بابایی دوست داشتیم ببریمت و مراسم های عزاداری و هیئت هارئ ببینی و بالاخره یک روز که عصر خیلی خوابیدی یک ساعتی رفتیم بیرون و فقط چندتا عکس کنار علمات ها به یادگاری ازت گرفتیم. شب تاسوعا برای شمع روشن کردن به چندتا مسجد رفتیم و اولین مسجد با بابایی شمعتو روشن کردی و نمی دونم دعا و آرزوت چی بود ولی هرچی که بود می دونم  تو دل پاکت آرزوی قشنگی کردی.وقتی بابا می خواست شمعو بذاره دستتو می بردی جلو و سعی می کردی شعله های شمعو بگیری و خدارو شکر بابایی حواسش بود و دستت نسوخت و بعد از اولین مسجد هم آروم گرفتی بغل مامانی خوابیدی. روز عاشورا هوا خیلی ...
14 آبان 1393

لالالایی علی اصغر (مراسم شیرخوارگان حسینی 93)

لالا لالا لالایی گل پونه،قناریِ بی آب و دونه خدا خودش روزی رسونه،لالا لالا لالا، مادر تو بدون شیره،این لبِه یا این که کویره گریه نکن صدات میگیره،لالا لالا گفتم بگن به سقا،دیگه داره میشه دیر زودتر بیا و گرنه،بچه ام میافته از شیر گفتم بگن به بابات،فکری برا عطش کن مادر رو دست من، کم،به هوش بیا و غش کن لالا نشون نده انقدر گلوتو،وا کن دو دست کوچولوتو دعا بکن یه کم عموتو،لالا لالا لالا پرستوی سرخ و سفیدم کی گفته من شیرت نمیدم شیری نمونده ای امیدم،لالا لالا تا که عموتو داری،نیاد که نا امید شی عموت میاره آبو،نمیذاره شهید شی با گریه هات عزیزم،دل منو نسوزون از تشنگی، زبونو،دور لبت نپیچون مادر، تیری که...
14 آبان 1393
1